❤طنز كوتاه اكسو❤

۹۷۴ بازديد

اكسو در شب خواستگارىSmileKiss

ننه سوهو:نشسته روى مبل پذيرايى خونه عروس خانم هى پاشو تكون تكون ميده ????و دستشو ميكشه روى جيب هاى لباسش مباااادا كيف پولش نباشه(خخخخخ????)بعدش يهو تا پدرزن گرااام تشريف فرما ميشه سوهو از همه معذرت ميخواد و سعى ميكنه بى آبرو ريزى بپرسه دستشويى كجاست؟؟؟و در آخر مجبور ميشه به ننش بگه بپرسه و اينگونه همگى شاد ميشوند????و پس از فهميدن مكان مورد نظر با سرعت به دستشويى ميره و سريع از اونجا به كاى ميزنگه و ميگه:من چى چى باس بگم؟؟؟؟كاى:هيچى فقط اگه باهاش بودى گل بگير دهنتو تا ما درستش كنيمツツ سوهو:????????????
.................
كريس:كريس خيلى جيگر و شيك نشسته كف خونه طرف و چشاش داره ميگه:يا ميدين زنمووووو يا ميرم تائو و دى او رو ميارم بزنن لهتون كنناااااا????ندادن زنم بهم عيز نات ماى استايل???????????????? ????????????????????پدر زن گرام هم ميگه:????????دخملم چايى رو بيار اين يارو خيلى كنسسس????????كريس:چايى زنم عيز مااااى استاااايل????????
...................
چن:چن خيلى مهربون و رمانتيك نشسته و داره پدر زنشو نگاه ميكنه و طبق تموم رسومات خيلى شيك و مجلسى عشقشو خواستگارى ميكنه و در آخر وقتى دارن توى يه جاى خلوت صحبت ميكنن يه ????حلقه بهش ميده و عروس هم خرذوووووق ميشوووود????????????????
????قابل توجه عروس چنننن????برو شاد باش✌️
.......................
شيومين:اگه شكمش بزاره و وقت كنه يه نگاهى به عروس ميندازه و ميگه:خووووبه خووووبه????????????همينووووو ميخواااام????????بعدم يه موز ميزاره دهنش و ميگه عروووسمووو بدين برم????البته با كلى خجالت تا حرفه اصلى ميشه تموم ميكنه خوردنشو و به زمين خيره ميشه????
جوووون ايول به خجالتاااااش???????? عروس جونى برو شاد باش????
.......................
لى:از وقتى اومدن توى خونه لى زل زده به عروس و با يه حالت منگليسمى نگاش ميكنه????????يهو ننه سوهو ازش ميپرسه لى چته؟لى دوباره يه نگا ميندازه به عروس و ميگه:ايندفعه براى اولين باااار ميدونم چيشدددهههه????اشتبااااااه اومدييييىمممم☹️????????????????????????????من اصن زن نداشتم ك بيا خواستگاريش????اصن كى منو اورده اينجااااا؟؟؟كى به كيهههه????من كيممم؟؟؟؟تو كى؟؟؟؟؟؟اينجا كجاااااس????????داععععش بي منو بخوووور????و با حالت منگلى زل ميزنه به بكهيون و ميگه:من ميدونم تقصيره توئه و با بغضش ميگه:بااااباااااا كيريسسسس????????????????????
...........................
كاى:خيلى شيطانى????????????به عروسش نگا ميكنه همش لبخنده ژكوند ميزنهツシچندبارم مثه اين شيرين عقلا بلند ميزنه زيره خنده و ننه سوهو از پاش يه نيشگون ميگيره????بعد از اينكه بعللله رو ميگيره پا ميشه ميدوئه توى آشپزخونه و ميگه:زنم حاملسسسس????????????من چايى رو ميارم????????????????????????????قيافه همه ى پسرا:????????????????????????
بابا دختره:????????
وقتى هم سينى چاى رو مياره دوتا قر ميده و ميگه:بااابااااا كيريس ببين چقدر سكشى ام ببين چه قرى ميدممممم بدو بهم شابااااش بده????????????
................................
تائو:تائو هم خيلى شيك و آروم و متين نشسته و سعى داره نظره خانواده مقابل رو جلب كنه همينطور يهويى ميبينه يه چيزى مثه جت از بغل پاى باباى زنش رد ميشه ولى توجه نميكنه....وقتى براى پذيرايى دختره مياد جلو تائو حس ميكنه پاش ميخاره و پاشو مياره بالا و تا سوكس???????????? رو روى پاش ميبينه بى اختيار اونو بالا مياره و ميزنه زيره سينى و پا ميشه شرووووع ميكنه به جيغ زدن????????????????????????????تائو:جيييييييييييييييييييييييييييييغ???? سوهو:جزه جيگر بزنى ببند تالار انديشه رووووو ????????
تائو:جيغ جيغ جيييييييغغغغ????????????و سريع ميدوئه ميپره بالاى كاناپه و ميگه:اگه يه قدممممم ديگه بياى جلو ميزنه سوسكت ميكنمممم????سوسكه مياد جلود تائو:حالاااا من ى چيزى گفتم نيا عاقا سوسكه منكه نميزنمت منكه دوستم دارررممم نيا ديگه لامصب???????? و همينطور تهديدش ميكنهههه????????و تا وقتى هنوز سوكس بدبخت رو نكشتن تائو همچنان جيغ ميزنه و تا سوسكه رو ميگيرن يهو كرواتشو درست ميكنه و انگار اتفاقى نيوفتاده ميشينه سره جاش و شروع ميكنه خيار خوردن????????
...........................
دى.او:دى.او از همون اول كه وارد خونه شده همه خيالشون راحته دى.او ديگه مثه بقيشون سوتى نميده☺️بحث مال و اموال ميشه و پدرزنش ميپرسه:ببينم پسر خونه دارى و ماشينت چيه؟؟????
دى.او هم ى نگاهه فوووووق جغدى بهش ميندازه ك مو به تنه كاى سيخ ميشه و با لبخنده جذابش(جووووووون????)ميگه:ماشينم بوگاتى 2016 خونمم1500متر بالاى شهر????
و اينگونه پدرزنش با نگاهه دى.او سوسك ميشه و موهاى بدنش با كاى راست ميشه????????????????
..............................
چانى:چانى از همون اول هى لبخند ميزنه بيخودى شاااااده???? ولى چون استرس داره هى گوششو ميگيره و ولش ميكنه ????☺️وقت اين ميشه كه باهم برن صحبت كنن و چانى دسته عشقشو(ستايش خودمون)رو ميگيره ميرن توى باغ بحرفن وقتى حرفاشو داره تموم ميشه يهوووو چانى ميره جلو و ستى رو آروم بغل ميكنه و ميگه:بكى و كاى دارن نگاهمون ميكنن تكون نخور

و ستايش هم عصبانى ميشه و يكى سفت ميزنه جاى حساس چانى و ميگه:درازه بى عقل بكش كنار????????????چانى هم دستشو گذاشته زيره دلش ميگه اووووووف چيكار ككررررردى؟؟؟؟؟؟؟؟ستايشم ميخنده و ميگه حقت بوووود???????? خخخخخ
.............................
بكهيون:بكى ازهمون اول كه اومده هى همه رو اذيت ميكنه اصن انگار نه انگار كه مراسم خواستگارى براى اون داره اجرا ميشه.....يهوو كه همه ميرن سره اصل مطلب بكهيون ساكت و آروم ميشه و به حرفا گوش ميده و همه ى شرايطشو براشون ميگه????بعدم پا ميشن برن با عشقش كه همون الهه خودمون بحرفن.... وقتى ميرن توى تراس بكهيون ميگه:اولين شرط من اينكه من 8تاااااا بچه ميخااااااام????و الهه هم با بهت نگاش ميكنه يهو بكى ميگه ااااا كم بود؟؟؟؟خب پس 10تا چطوره؟؟؟؟الهه ميگه گپساااااانگ مگه من جونمو از سره راه اردم؟؟؟؟????بكى سفت بغلش ميكنه و ميگه نه عشقم ولى؛راه ندارههههه من توله هامو از توووو ميخان بعدم يه لبخند شيطااااانى ميزنهههه????
......................
لوهان:لوهان وقتى وارد ميشه مثه يه مرد با پدر زنش دست ميده و دسته گل رو ميده به مادرخانومش و يه لبخند خيلى جيگر به پريسا ميزنه و خواهره منم خررررررذوق ميشه????خلاصه يهو بحث اين ميشه كه پرى يه خواستگار ديگه هم داره و اوناهم قرار گذاشتن و لوهان يوهوووو بغض ميكنه ولى يهو به خودش ميگه ااااا مرد كه بغض نميكنههههه من خيلى مردمممم????نبايد بغض كنم كه ????بعد تا به كيريس نگاه ميكنه كريس ميگه:بغض كردن لوهان عيز نات ماى استايل????????لوهانم خيلى شاخ ميشه و ميگه من سعى خودمو ميكنم وميدون در اخر پريسا مااااله من ميشه چون من ميخامش و اونم هميطور و از بزرگان مجلس اجازه ميخاد تا بزن صحبت كنن و سريع از جمع دور ميشن و ميرن........????????
بيشتر توضيح بدم كلمو ميكنهههه????
.................................
سهون:سهون كلا عين خيالشم نيس همينطورى خيييلى ريلكس نشسته و اطراف رو نگاه ميكنه.....منم كلا آدم پوكرفيسى هستم اصن عين خيالم نيس????وقتى ميريم باهم حرف بزنيم من ازش پرسيدم اگه يكىديگه بخاد بياد خواستگارى چ ميكنى؟سهون اول پوكرفيس و سپس با خشونت خاصى گفت:در حدى نميبينم كسيو كه بياد خواستگارى عشق من????????و بعدش يه پوزخند ميزنه و ميگه اوهورات چقدر لفتش داديم بيا بريم پايين من ميخام زودى بچه هانو از تو تحويل بگيرم????و منم چون از بچه بدم مياد ى نگاهه جغدى???????????????????? بهش ميكنم و ميريم تو????????????????
..........................................................
خب خب خب دوستان اينم از خواستگارى اكسو به درخواست دوستان.....شرمنده اگه زياد طنز نشد آخه بچه بازى كه نيسسسس خوااااستگارى اكسووووئه????????????
اگه موضوعى به ذهنتون رسيد حتما بهم بگيد منتظر پيام هاتون هستم????

تا كنون نظري ثبت نشده است
امکان ارسال نظر برای مطلب فوق وجود ندارد